
نوای آشنای لالایی، تقریباً نخستین صدای دوستداشتنی و خاطرهانگیری است که همۀ ما آن را در گنجینۀ خاطرات کودکی ضبط و ثبت کردهایم. شاید اگر بتوانیم صدای لالایی مادرها یا بزرگترهایی که برای ما لالایی میخواندند را در ذهنمان مرور کنیم با بسیاری از باورها، آرزوها و آمال ایشان آشنا شویم.
لالایی علاوه بر ارزش نوستالژیکی که برای اکثر انسانها دارد، تاریخ ارزشمند ادبیات شفاهی هر قوم را در خود دارد و به بسیاری از وقایع تاریخی، مسائل اجتماعی، حسرتها و امیدها، شرایط اقلیمی و اعتقادات بومیـ مذهبی ملّتهای گوناگون رهنمون میشود.
دنیای روزآمد تکنولوژیها، امروز، این ارمغان ارزشمند ادبیات شفاهی و فلکلور را تهدید کرده است و بسیاری مادران از فرط خستگی و مشغلۀ کار دیگر برای کودکانشان لالایی نمیخوانند و بسیاری از مادر بزرگها فرصت دیدار با نوههای عزیزشان را کمتر به دست میآورند.
حفظ این ثروت ادبی و سنّت قومی؛ حتّی با به کار گیری انواع «روشهای بازتولید فرهنگی» ارزش بسیار زیادی دارد و شاعر نامآشنای ادبیات کودک و نوجوان «اسدالله شعبانی» تلاش دارد در مجموعه اشعار لالاییاش با عنوان «لالا لالا عروسک جان»، چند لالایی موزون و زیبا و در عین حال، متناسب با سلایق و نیازهای مادر و کودک امروزی را به مخاطبان ارائه دهد.

مگر میشود فطرت الهی انسان، بیدار باشد و نخواهد فرزند عزیزترین بندۀ خداوند را یاری کند؟ مگر ممکن است مظلومیت حسین فاطمه(علیه السلام) و یارانش و ظلم عظیم یزید و لشکریان ظلمت را دید و ساکت نشست؟
آنها خودشان هم این سکوت و بیتفاوتی را باور نداشتند؛ پس باید خود و دیگران را توجیه میکردند؛ میدانید که هنگامی که عمل انسان با باورها و ارزشهای او سازگاری نداشته باشد، آرامش ذهنی خود را از دست میدهد. برای آرامسازی خود دست به دلیل تراشی میزند و بهانههای فراوانی پیدا میکند؛ گرچه سهلانگاران، فراموشکاران و ساکتان در برابر این واقعۀ مصیبتبار، هرگز در این کار، توفیقی نیافتند...
«توجیه المسائل کربلا» در پی بیان توجیهات اقشار مختلف مردمی است که در مواجهه با دعوت ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) قرارگرفتند اما با بهانههای مختلف و هر یک به توجیهی از یاری ایشان سر باز زدند. با توجه به اینکه امام زمان ما نیز، ما را برای یاری و قیام خود دعوت مینماید، مطالعه این کتاب میتواند به ما کمک کند تا دچار سرنوشت کسانی نباشیم که عامل تنهایی ولی خدا، امام حسین(علیه السلام)، شدند.
نویسنده بعد از برشمردن انواع توجیهات نظیر توجیهات عقیدتی؛ توجیهات سیاسی؛ توجیهات اجتماعی؛ توجیهات اقتصادی؛ توجیهات نظامی؛ توجیهات به ظاهر مقدّس و... در پایان، عمده توجیهات را در ۶ دسته تقسیم و هر یک را تحلیل کرده است که عبارتاند از: عقبگرد به عقاید جاهلی، دنیاطلبی؛ رهاکردن تکلیف از سوی خواص؛ غفلت؛ ترس از جان و مال و جهل و نادانی.
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
«مسلم بن کثیر اعرج، لَنگ و از یادگاران جنگ صفین بود، ولی به کربلا آمد و شهید شد. عبدالله بن عفیف ازدی نابیان بود و از یادگاران جنگ صفین، او را نیز با یاران کربلایی پیوندی است، کربلایی شد و به قافله شهدا پیوست. با وجود این دو شهید بزرگوار دیگر توجیه نابینایی و معلول بودن از ارزش افتاد، کربلا راه هرگونه توجیه را بست! چشم و پایت را از دست دادی، ولی دیگر اعضای بدنت که میتواند نثار عزیز فاطمه شود... توان رزم هم که نداشته باشی، باز پیکرت، آبرویت، حضورت آن هم با آن سوابق روشن دلگرمی اصحاب خواهد شد و لااقل سیاهی لشکر محبوب خواهی شد.»

سید نورالدین عافی در سال 1343 در روستای خلجان در نزدیکی تبریز متولد میشود. خانوادة او پر جمعیت و کشاورزند. در دوران انقلاب در راهپیماییها و فعالیتهای انقلابی شرکت میکند. با شروع جنگ ایران و عراق میخواهد راهی جبهه شود؛ ولی به خاطر سن کمش او را نمیپذیرند. بارها و بارها اقدام میکند و بالاخره موفق میشود. در پاییز سال 1359 دورة آموزش نظامی میبیند و راهی مناطق غرب کشور میشود و در سپاه مهاباد به فعالیت میپردازد. در سال 1360 عضو رسمی سپاه کردستان میشود و پانزده ماه آنجا میماند؛ ولی مدام در اندیشۀ راهی شدن به مناطق جنگی جنوب کشور است. وقتی به منطقۀ جنگ ایران و عراق عازم میشود، برادر کوچکتر صادق هم به همراهش میرود و در یک بمباران حملة هوایی عراق در برابر چشمان نورالدین شهید میشود. بیست و چهار ترکش به بدن نورالدین اصابت میکند و او در بیمارستانهای کرمانشاه و مشهد بارها تحت عمل جراحی قرار میگیرد؛ ولی چون از قسمت شکم و صورت و چشم و بینی آسیبهای جدی دیده، حتی با این عملها، به طور کامل بهبود نمییابد. به تبریز میرود و بعد از شش ماه به جبهه برمیگردد. در مرخصیهایی که در تبریز میگذراند به فعالیتهای مذهبی و تبلیغی و عیادت از خانوادۀ شهدا و مجروحان بیمارستانها میپردازد و هربار بعد از استراحتی کوتاه به جبهه برمیگردد. در عملیاتهای زیادی از جمله مسلم بن عقیل، کربلای چهار، و ... شرکت میکند و بارها بهشدت مجروح میشود و با وجودی که جانباز 70 درصد است، هر بار بعد از بهبودی نسبی به جبهه برمیگردد.
در هجده سالگی چهرهاش در اثر جراحتهای شدید و جراحیهای زیاد کاملاً شکل خود را از دست میدهد. در سال 1363 با دختری شانزده ساله به نام معصومه عقد میکند. در 1366 ازدواج میکند و در سال 1367 اولین فرزندش، که دختر است، متولد میشود. در مناطق جنگی به عنوان غواص در عملیاتهای زیادی شرکت میکند. پس از قبول قطعنامه و پایان جنگ برای مداوا به آلمان میرود و باز هم تحت عمل جراحی قرار میگیرد و بنا به درخواست خودش زودتر از موعد به ایران برمیگردد. نورالدین هنوز دردها و ناراحتیهای جسمی و دلتنگی دوری از دوستان شهیدش، مخصوصاً امیر مارالباش، را دارد.

«دختر شینا»، روایت خاطرات قدمخیر محمدی کنعان، همسر سردار شهید ستار ابراهیمی از شهدای برجسته استان همدان است که در عملیات والفجر ۸ به شهادت رسید به قلم بهناز ضرابیزاده ( - ۱۳۴۷) است.
قدم خیر محمدی کنعان(-۱۳۴۱)، راوی کتاب، در ۱۴ سالگی با ستار (صمد) ابراهیمی هژیر ازدواج میکند و صاحب پنج فرزند میشود.
در بیست و چهار سالگی شوهرش را در جنگ از دست میدهد و از آن زمان و با وجود ۵ فرزند، ازدواج نکرد و به تنهایی فرزندانش را بزرگ کرد.
بهناز ضرابیزاده که نگارش این اثر را برعهده داشته، درباره شخصیت راوی کتاب مینویسد:« این موضوع برای من بسیار تامل برانگیز بود، زنی که در روستا زندگی میکرد به فضای شهر آمده و به تنهایی در اوج جوانی، تمام هم و غمش بزرگ کردن فرزندانش شده بود. بنابراین تصمیم گرفتم درباره فراز و نشیبهای زندگی این زن با او مصاحبه کنم».
این داستان نویس درباره عنوان کتاب «دختر شینا» مینویسد: «همه درباره این عنوان از من سوال میکنند که «شینا» به چه معناست؟ یک اتفاق خاص باعث انتخاب این عنوان برای کتاب شده که راز آن با خواندن کتاب برای مخاطب آشکار میشود، چرا که هر زن و مرد جوانی باید این خاطرات جذاب را بخواند».
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«... داشتم از پلههای بلند و بسیاری که از ایوان آغاز میشد و به حیاط ختم میشد، پایین میآمدم که یکدفعه پسر جوانی روبهرویم ظاهر شد. جا خوردم. زبانم بند آمد. برای چند لحظه کوتاه نگاهمان به هم گره خورد. پسر سرش را پایین انداخت و سلام داد. صدای قلبم را میشنیدم که داشت از سینهام خارج میزد. آنقدر هول شده بودم که نتوانستم جواب سلامش را بدهم. بدون سلام و خداحافظی دویدم توی حیاط و از آنجا هم یکنفس تا حیاط خانه خودمان دویدم. زن برادرم، خدیجه،داشت از چاه آب میکشید. من را که دید، دلو آب از دستش رها شد و به ته چاه افتاد. ترسیده بودم، گفت: «قدم! چی شده. چرا رنگت پریده؟!» کمی ایستادم تا نفسم آرام شد. با او بسیار راحت و خودمانی بودم. او از همه زن برادرهایم به من نزدیکتر بود، ماجرا را برایش تعریف کردم. خندید و گفت: «فکر کردم عقرب تو را زده. پسر ندیده!».
«دختر شینا» به عنوان کتاب سال شانزدهمین دوره جایزه کتاب سال دفاع مقدس برگزیده شد.

قرآن کریم افراد را به احیای این اصل تحریض و تشویق می فرماید :
« ولْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ از شما باید امّتی باشد که به سوی خیر و خوبی دعوت کند و امر به معروف و نهی از منکر نماید و آنان رستگار شدگان هستند.»
با تسلیت و تعزیت به مناسبت شهادت حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) و یاران باوفایش ، بدین وسیله عناوین روزهای هفته احیای امر به معروف و نهی از منکر مصادف با هفته اول محرم الحرام اعلام می گردد :
روز اول ماه محرم الحرام : وحدت کلمه و حمایت از امت اسلامی و دشمن ستیزی
روز دوم ماه محرم الحرام : حمایت از کالای ایرانی
روز سوم ماه محرم الحرام : حمایت از آمران به معروف
روز چهام ماه محرم الحرام : تقویت مساجد در تربیت نسل جوان است
روز پنجم ماه محرم الحرام : خودباوری و خوداتکایی
روز ششم ماه محرم الحرام : تقویت مدیریت جهادی و سلامت محیط اداری
روز هفتم ماه محرم الحرام : حمایت از سبک زندگی ایرانی



هیچانه نوعی از شعر است که در آن، معنا و مفهوم مدنظر شاعر نیست و تنها خوشآوایی و دلنشینی کلام، هدف شاعر از سرایش آن است، برخی معتقدند که برای کودکان خردسال هیچانهها مفیدترین قالب شعری هستند و در پرورش تخیل ایشان بسیار مؤثر خواهند بود.
اشعار کتاب «اسمش چیه؟» از میان اشعار ۶ شاعر بنام و توانای معاصر انتخاب شده است؛ هیچانههایی هستند که در آن شاعر به انتقال محتوا و پیام نیز توجه داشته است و همان لطیفی و خیالانگیزی هیچانه را برای کودکان به ارمغان میآورند.
مصطفی رحماندوست، از شاعران مجموعه در مقدمة کتاب گفته است: برای سرودن شعرهای این مجموعه دهها جلسة چندساعته وقت گذاشتهایم؛ سرودههای خویش را به داوری و نقد بیتعارف یکدیگر سپرده و سرودههای بسیاری را کنار گذاشتهایم و سرانجام به این ۵۲ قطعهشعر در این کتاب رسیدهایم.
این کتاب علاوه بر معرفی شخصیتها، اشیا و جانداران مختلف به کودکان، با لحن موزون و جذاب خود، نشاط آور است و با نگاهی منحصربهفرد دنیای اطراف بچّهها را در قالب شعر برایشان ترسیم میکند.

ذیالحجه سال دهم هجری بود که آخرین فرستادة خداوند، در حال بازگشت از آخرین مراسم حج، همراه با یاران و همراهان، ناگهان دستور توقف داد؛ قرار بود، برکة آرام غدیر، به افتخاری عظیم، مفتخر شود و شاهد انتخاب یکی از بندگان برگزیدة خداوند بهعنوان جانشین، وصی و ولی امر مسلمانان جهان باشد و از آن روز بود که نامش یادآور یکی از خاصترین و مهمترین اعیاد اسلامی شده است؛ عیدی که ولایت را معنایی نو بخشید و اساسیترین پیام رسول خدا صلیالله علیه و آله را به عالمیان ابلاغ کرد.
اینها آخرین کلماتی است که از رسول مهربانی شنیده میشود: «آن کس که من مولای اویم؛ پس از این علی مولای اوست». این خورشید نبوّت است که حجّت را تمام میکند و دست ولایت راستین را پیشروی خیل شاهدان بالا میبرد. علی صفایی با قلم خاص و نگاه بدیع خود در کتاب موجز، خوشخوان و درعینحال عمیق «غدیر»، به تبیین نکات مهمی در خصوص موضوع غدیر و مبحث ولایت پرداخته است، در بخشی از کتاب، دربارة ضرورت ولایت میخوانیم:
«هنگامیکه انسان خود را بیشتر از یک دهان نمیبیند که با یک مشت رودة گرهخورده و به ... ختم میشود. این دهان دراز، دیگر نه دین میخواهد و نه امام و نه رهبری و ولایت؛ که غریزه برای این و بالاتر از اینها کافی است؛ اما انسانی که میخواهد انسان باشد و جامعهای انسانی تشکیل دهد، نه یک دامپروری بزرگ و یک کندوی عادل، این انسان ضرورت این شناخت و عشق و این حجت و نور و امام و امین را مییابد و به سوی او میشتابد و او را بر خویشتن مقدم میدارد؛ که او از او به او آگاهتر و مهربانتر و نزدیکتر است».

سفرنامه گونهای ادبی است که در آن شخصی که به سرزمینهای دیگر سفر کرده است، دیدهها، شنیدهها، تجربهها، رخدادها و احساساتش را دربارة آن سرزمینها، برای آگاه کردن دیگران در قالب کتابی مینگارد. سفرنامة زیارت، اما حال و هوایی دیگر دارد. به خصوص اگر سفرنامه اربعین اباعبدالله الحسین (علیه السلام) باشد.
«کتاب عمود ۱۴۰۰» روایت بیمها و امیدهای مسافری است که برای کسب توفیق زیارت، در انتظار اتفاقی غریب است. این کتاب حکایت لحظه لحظة حضور است در مسیر عشق حسین (علیهالسلام)، همنوایی و همصدایی با دیگر عاشقانش، شمردن گامها و ستونهایی که تو را از اربابت دور و به او نزدیک میکند...!
سفرنامه علیاکبر والایی برشی است از قلب او؛ که از سفر پر رمز و راز اربعین و دیار عشق برای ما به ارمغان آورده است...

«زیبا صدایم کن» برگزیدة شورای کتاب کودک و هجدهمین جشنوارة کتاب کانون پرورش فکری در سال ۱۳۹۵ است و در فهرست کتابهای کلاغ سفید کتابخانة بینالمللی مونیخ آلمان ۲۰۱۷ و فهرست افتخار دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان ۲۰۱۸ قرار گرفته است.
«زیبا صدایم کن» گذشت و بزرگواری یک دختر نوجوان را در برابر پدری که در انجام وظایفش کوتاهی کرده به تصویر میکشد و دخترانگی، لطافت و درعینحال انتخاب عقلانی و منطقی یک دختر نوجوان را توأمان ترسیم میکند و خواننده را با حسّ و حال این پدر و دختر سهیم میسازد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «حالش خیلی خوب بود؛ بهتر از همیشه. جوری که من اصلاً خجالت نکشیدم و بهش افتخار هم کردم. مخصوصاً جایی که داشت با فروشنده از خودکفایی و استقلال و خریدن جنس ایرانی حرف میزد. طوری کتابی و شیک حرف میزد که هرکس نمیدانست فکر میکرد استاد دانشگاه است و دارد سخنرانی میکند. لباسهای نو را پوشیدیم و لباسهای کهنه را توی کیسهای ریختیم و دادیم به فروشنده که تا شب برایمان نگه دارد».

به گزارش پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، طرح کتابخوان شهریورماه ۱۳۹۷ به معرفی ۴ اثر «غدیر» نوشته علی صفائی حائری از انتشارات لیلهالقدر، «زیبا صدایم کن» نوشته فرهاد حسنزاده از انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، «عمود ۱۴۰۰» نوشته علیاکبر والایی از انتشارات احیا و «اسمش چیه؟» سروده جعفر ابراهیمی و جمعی از شاعران از انتشارات افق پرداخت.

|
زندگی برازنده من |
مدیریت زمان |
|
تیپ شخصیتی شما |
دست ساخته های چرمی |
|
فانتزی دوزی |
نیمه پر |
|
پنجره های عوضی |
آموزش خیاطی نازک دوزی زنانه |
|
بهداشت روان زنان در بارداری |
بازیهای عسلی و عسل های بدلی |
|
دانشکده ادبیات از پشت ردیف صنوبرها |
نگرش یعنی همه چیز |
|
یک کاسه گل سرخ |
نورپردازی در عکاسی |
|
آموزش فن و هنر سفالگری |
فرزند پروری بچه های بیش فعال |
|
دانشنامه مصور خزندگان |
دانشنامه مصور پرندگان |
|
دانشنامه مصور حشرات |
جهان تاریک |
|
نان و کیک ها |
هری پاتر و یادگاران مرگ |
|
هری پاتر و جام آتش |
هری پاتر و سنگ جادو |
|
هری پاتر و حفره اسرار آمیز |
هری پاتر و زندانی آزکابان |
|
هنر طراحی لباس |
دستور زبان فارسی |
|
رهایی از افکار وسواسی |
رهایی از نگرانی |
|
کودک خوب رفتار بد |
رهایی از حواس پرتی |
|
همسران هوشیار |
مدیریت خود |
|
با تو ولی تنها |
آریانا |
|
دنیای هنر دمنوشهای آرامبخش |
خانه نیاوران |
|
مدیریت خشم |
چگونه هیجانات خود را متعادل کنیم؟ |
|
کتاب |
افراد موفق چگونه فکر میکنند؟ |
|
بر بال باد |
لذت خواندن در عصر حواس پرتی |
|
مدافعان حرم |
آب بابا افلاطون |
|
قطره از دریای معارف |
اشک لیلی |
|
والدین هوشیار |
رصد ستاره ها |
|
از بدبینی به خوش بینی |
رهایی از کمرویی |
|
365راه برای پرورش فرزندان فوق العاده |
کلیدهای پرورش هوش اجتماعی در کودکان |
|
شهریور هزار و سیصد و نمیدانم چند |
حوض فیروزه |
|
آیلار |
افسردگی |
|
لکه گیری |
همه امکانات گوگل را یکجا بیاموزید |

قابل توجه اعضا و مراجعان محترم:
کتابخانه های عمومی همزمان با برگزاری مراسم دعای عرفه روزهای سه شنبه 1397/5/30 در نوبت عصر و پنج شنبه 1397/6/1 در نوبت صبح تعطیل میباشند.
